Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4622 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stave
U
شبیه لوله ایجاد سوراخ کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
perforation
U
عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
punched
U
سوراخ ایجاد کردن
punches
U
سوراخ ایجاد کردن
punch
U
سوراخ ایجاد کردن
loophole
U
سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
loopholes
U
سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
spiracular
U
شبیه سوراخ دهان
trephine
U
ایجاد سوراخ بامته
homogeny
U
ایجاد جنسی شبیه خود
clogging
U
گرفتگی
[سوراخ یا لوله و غیره ]
gun post
U
سوراخ محل استقرار لوله توپ
cards
U
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
card
U
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
entrance head
U
بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله
to pink out leather
U
چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
go devil
U
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
haze
U
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
breached
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
intubate
U
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
pink
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinkest
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl
U
سوراخ سوراخ کردن دریدن
pinker
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
cancellate
U
سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
to pipeline
U
با خط لوله لوله کشی کردن
riddle
U
سوراخ سوراخ کردن
riddles
U
سوراخ سوراخ کردن
centered
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie
U
[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag
U
کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
gooseneck
U
هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
ActiveX
U
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
fenestration
U
چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
float stone
U
سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
sights
U
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sight
U
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
hoses
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
muzzle burst
U
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
breech end
U
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring
U
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
foraminate
U
ثقبه دار سوراخ سوراخ
gruyere cheese
U
پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
rigatoni
U
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens
U
لوله خروجی بیضه لوله منی
pinnulated
U
شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate
U
شبیه برگچه شبیه بالچه
wear a hole in
U
سوراخ کردن
delving
U
سوراخ کردن
delves
U
سوراخ کردن
drilled
U
سوراخ کردن
foraminate
U
سوراخ کردن
to set abroach
U
سوراخ کردن
pierce
U
سوراخ کردن
gore
U
سوراخ کردن
gored
U
سوراخ کردن
gores
U
سوراخ کردن
pool
U
سوراخ کردن
incising
U
سوراخ کردن
bores
U
سوراخ کردن
pooled
U
سوراخ کردن
pools
U
سوراخ کردن
punch
U
سوراخ کردن
broached
U
سوراخ کردن
to burn a hole
U
سوراخ کردن
drills
U
سوراخ کردن
broaching
U
سوراخ کردن
goring
U
سوراخ کردن
to punch a hole in
U
سوراخ کردن
to drill through
U
سوراخ کردن
pierces
U
سوراخ کردن
drill
U
سوراخ کردن
broaches
U
سوراخ کردن
boring
U
سوراخ کردن
broach
U
سوراخ کردن
delved
U
سوراخ کردن
punches
U
سوراخ کردن
to break open
U
سوراخ کردن
scuttle
U
سوراخ کردن
scuttling
U
سوراخ کردن
steek
U
سوراخ کردن
stabs
U
سوراخ کردن
stabbed
U
سوراخ کردن
scuttles
U
سوراخ کردن
scuttled
U
سوراخ کردن
stab
U
سوراخ کردن
to pick a hole in
U
سوراخ کردن
perforates
U
سوراخ کردن
transfix
U
سوراخ کردن
perforating
U
سوراخ کردن
to poke a hole in any thing
U
سوراخ کردن
punched
U
سوراخ کردن
delve
U
سوراخ کردن
bore
U
سوراخ کردن
perforate
U
سوراخ کردن
likening
U
شبیه کردن
liken
U
شبیه کردن
likens
U
شبیه کردن
likened
U
شبیه کردن
preclude
U
مانع جلو راه ایجاد کردن مسدود کردن
yowl
U
صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
precluding
U
مانع جلو راه ایجاد کردن مسدود کردن
precludes
U
مانع جلو راه ایجاد کردن مسدود کردن
precluded
U
مانع جلو راه ایجاد کردن مسدود کردن
yowling
U
صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
yowled
U
صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
yowls
U
صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
collimate
U
موازی قرار دادن لوله و هدف میزان کردن تعدیل کردن
lyophilization
U
خشک کردن چیزی بوسیله منجمد کردن ان در لوله هی خالی از هوا
prong
U
باچنگ ک سوراخ کردن
prongs
U
باچنگ ک سوراخ کردن
hollow forge
U
سوراخ کردن گرم
broaches
U
سوراخ کردن قایق
precision bore
U
سوراخ کردن دقیق
lancinate
U
بانیزه سوراخ کردن
spits
U
سوراخ کردن تف انداختن
broached
U
سوراخ کردن قایق
to peck a hole in
U
با نوک سوراخ کردن
punch
U
مهر کردن سوراخ
tusks
U
سوراخ کردن یا کندن
back drill
U
از پشت سوراخ کردن
tusk
U
سوراخ کردن یا کندن
pecks
U
بانوک سوراخ کردن
punched
U
مهر کردن سوراخ
pecking
U
بانوک سوراخ کردن
To bark up the wrong tree.
<idiom>
[سوراخ دعا را گم کردن]
to tear a hole in
U
سوراخ یا پاره کردن
punches
U
مهر کردن سوراخ
gride
U
سوراخ کردن فرورفتن
peck
U
بانوک سوراخ کردن
puncture
U
سوراخ کردن شکست
puncturing
U
سوراخ کردن شکست
punctures
U
سوراخ کردن شکست
punctured
U
سوراخ کردن شکست
pertusion
U
عمل سوراخ کردن
spit
U
سوراخ کردن تف انداختن
broaching
U
سوراخ کردن قایق
lack vt
U
با گلوله سوراخ کردن
burrs
U
بامته سوراخ کردن
burring
U
بامته سوراخ کردن
burr
U
بامته سوراخ کردن
pecked
U
بانوک سوراخ کردن
transfixion
U
عمل سوراخ کردن
broach
U
سوراخ کردن قایق
burred
U
بامته سوراخ کردن
peeps
U
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeping
U
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peep
U
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeped
U
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
develop
U
ایجاد کردن
engenders
U
ایجاد کردن
screeches
U
ایجاد کردن
creating
U
ایجاد کردن
screeched
U
ایجاد کردن
screech
U
ایجاد کردن
engendering
U
ایجاد کردن
screeching
U
ایجاد کردن
engendered
U
ایجاد کردن
create
U
ایجاد کردن
engender
U
ایجاد کردن
creates
U
ایجاد کردن
develops
U
ایجاد کردن
simulate
U
شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulates
U
شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulating
U
شبیه سازی کردن تشبیه کردن
jabbed
U
خنجر زدن سوراخ کردن
notches
U
شکاف چوبخط سوراخ کردن
notch
U
شکاف چوبخط سوراخ کردن
back drilling attachment
U
تجهیزات سوراخ کردن از پشت
jab
U
خنجر زدن سوراخ کردن
drills
U
سوراخ کردن چاه کندن
slotting
U
سوراخ کردن شکاف کوچک
drilled
U
سوراخ کردن چاه کندن
unkennel
U
از سوراخ یا لانه بیرون کردن
jabs
U
خنجر زدن سوراخ کردن
punctures
U
سوراخ کردن پنچر شدن
puncture
U
سوراخ کردن پنچر شدن
slot
U
سوراخ کردن شکاف کوچک
jabbing
U
خنجر زدن سوراخ کردن
puncturing
U
سوراخ کردن پنچر شدن
slots
U
سوراخ کردن شکاف کوچک
punctured
U
سوراخ کردن پنچر شدن
drill
U
سوراخ کردن چاه کندن
imagery
U
شبیه سازی عکاسی کردن
assimilate
U
هم جنس کردن شبیه ساختن
assimilating
U
هم جنس کردن شبیه ساختن
bellow
U
صدای شبیه نعره کردن
Recent search history
Forum search
1
Potential
1
incentive
1
strong
1
To be capable of quoting
1
set the record straight
1
Arousing
1
pedal pamping
1
construed
1
سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمیگردد یا فقط به piping
1
این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com